سه مدل مدیریت

معمولا درجایگاه هرفردی که باشیم دو مدل رفتاری داریم؛ یکی جزیی و مختص نزدیکان و دیگری کلی و مربوط به افراد دیگر یا محیط‌های ناآشنا. اگر در جایگاه یک مدیر هستیم و رفتار کلی ما در بهترین حالت خود یعنی بر مبنای «تعامل و دلسوزی» هست این را باید از ابتدا به کارمندان بگوییم و برایش بازه زمانی تعیین کنیم. مجموعه خصوصی یا دولتی را «همیشه» نمی‌شود «با لبخند» اداره کرد. حد زمانیِ یک رویکرد رفتاریِ همراه با دلسوزی‌ در تعامل با کارمندان در یک شرکت باید مشخص باشد. به عنوان مثال اگر از تمامی جهات ممکن سعی داشتیم که کارمندان شرکت در مسیر مادی و معنوی رشد داشته باشند اما در نهایت اکثر آن‌ها تعقل نکرده و خود به فکر خودشان نبودند، مرحله دوم رویکرد رفتاری ما بهتر است آغاز شود. در تعامل کلی با کارمندان باید همان ابتدا سه رویکرد کلی رفتاری را تعریف کرد. ابتدا رویکرد منفعت‌طلبانه به نحوی که به افراد یک مجموعه به عنوان «پله»ای برای رشد خود نگاه می‌شود! این مورد بسیار وقیحانه بوده و به طبع انسانی که چراغ وجدانش همچنان روشن باشد چنین چیزی را رد می‌کند(گرچه مانند آن را دیدیم). رویکرد دوم اما رویه معمول است و انتظار کمتر یا بیشتری از مدیریت نیست. رویکرد متعادلی که حداقل سعی دارد یک سازمان تماما رشد کند البته با رویه سلسله‌مراتبی و رعایت ساختار رفتاری مشخص و اتوکشیده با کارمندان.

رویکرد سوم مانند برادر یا خواهر است! دلسوزی برای رشد فرد و شرکت توام باهم، مسئول دانستن خود، سازمان را به عنوان یک کَشتی دیدن، همواره دغدغه رشد کیفی کارها را داشتن و ازاین دست موارد را شامل می‌شود. این رویه را شاید بهترین مدل از مدیریت بدانیم اما قدرش را معمولا نمی‌دانیم! یعنی اگر یک مدیر به این شکل رفتار کند برخی ساده‌لوحانه کم‌کاری کرده و پس از چندسال هیچ رشدی نمی‌کنند و عده‌ای دیگر آگاهانه اما با سوءنیت از رویکرد مدیریت سوءاستفاده می‌کنند. درصورتی که اگر دو گروه مذکور همراه با در رویکرد سوم، همراه مدیر باشند، خود و سازمان همراه باهم رشد کرده و آینده خوبی را نیز درپیش دارند. شاید بتوانیم عنوان رویکرد سوم را «تشکیلاتی» عمل‌کردن یا «نگاه تشکیلاتی» بنامیم. در چنین مسیری، افراد یک مجموعه دغدغه «دیده شدن» ندارند چراکه می‌دانند مدیر بالادستی‌شان توجه کافی به عملکردشان دارد.

درکل، اگر ما مدیر یک شرکت هستیم در همان ابتدای مسیرمی‌بایست با کارمندان به شیوه‌ای محترمانه در مورد رویکرد رفتاری خود صحبت کنیم. کارمندان یک شرکت باید بدانند که به صورت مستقیم در تغییر رویکرد مدیریت یک شرکت سهیم هستند. به عنوان کارمند یک مجموعه می‌توانیم قدر مدل سوم را بدانیم و مشوق ادامه آن مسیر باشیم یا در مواجهه اولیه با مدل اول رفتاری که ذکر شد از سمت مدیریت مجموعه، بتوانیم به نحوی درتبدیل آن به رویکرد دوم موثر باشیم.
مکاتبه، نظر، انتقاد و پیشنهاد در کانال تجربه مدیریت در ایتا