زندگی هرفرد، ابعاد مختلفی دارد؛ پس شاید بهتر باشد ما هم در نحوه برخورد یا قضاوتهایمان تکبعدی عمل نکنیم. کارمند، همکار یا رئیس ما در یک مجموعه شاید در «تعامل و ارتباط با دیگران» ضعف داشته باشد اما در «عملکرد یا دقت در انجام امور محوله» قدرتمند باشد. درهمین راستا، افرادی را در یک شرکت میبینیم که «در ظاهر و نحوه صحبت» بسیار محجوب هستند و در عملکرد هم «دلسوز» اما هیچگاه «درک درستی از وظایفشان در مجموعه» در ذهن آنها شکل نمیگیرد. از این دست موارد، میتوان مثالها مختلف دیگری نیز مطرح کرد. اینکه سمینارهای مختلفی برگزار میشود با این مضمون که «چطور دیگران را قضاوت نکنیم» در کل شاید جذاب باشد اما به نظر شخصی بنده، کاربردی نیست. ما همواره در طول زندگی، خواه یا ناخواه درگیر قضاوت هستیم و شاید نتوانیم به طور کلی این فعل را از وجودمان حذف کنیم اما میتوانیم آن را «کنترل» کنیم. یکی از عواملی که به شدت کمکرسان ما خواهد بود که قضاوتهای اشتباه نکنیم، همین «نگاه چندبعدی» به رویه افراد مقابلمان است. اگر فردی بد صحبت کرد، الزاما عملکردش در حیطه کاری یا اخلاقی در تمامی ابعاد، زیر سوال نمیرود. همچنین اگر شخصی در یک مجموعه به بهترین شکل وظایفش را درک کرده و به انجام رساند، شاید در یک مقطع زمانی مشخص و برای یک موضوع مشخص کاری توانمند عمل کرده و الزاما در درازمدت، عامل رشد سازمان نباشد و اگر کار دیگری به وی سپرده شود یا جایگاهش تغییر کند، عملکرد به شدت ضعیف یا غیرمسئولانهای را به نمایش بگذارد.
قضاوت، زاویه دیگری نیز دارد که ما معمولا به آن توجه نمیکنیم… فردی در مقابلمان قرار میگیرد که در بسیاری از مواقع به بهترین شکل عمل کرده، برخورد مناسب داشته و دلسوزانه برای بهبود رویه سیستم، نقدهایی مطرح کرده است. اما یک هفته به هر علتی (سرماخوردگی، دنداندرد فرزند، اختلاف نظر با همسر، تصادف خودرو و…) ناراحت است، حوصله کسی را ندارد، کارها را پیش نمیبرد یا درمورد هرچیزی اعلام انزجار میکند. در چنین وضعیتی ما به عنوان همکار وی یا مدیر مجموعه، نیازی نیست ولی را قضاوت کرده و در همان زمان تصمیمی علیه او بگیریم. کافیست در ذهن خود مرور کرده و با خود بگوییم «آیا او در اغلب اوقات چنین احوالی دارد؟ این فرد آیا به طور کلی چنین آدمی هست؟». ما اگر شخصی را شناختیم و به وی اعتماد کردیم دیگر نیازی نیست هربار طی هر اتفاقی وی را مورد قضاوت قرار دهیم یا از او تماما راضی یا تماما ناراحت شویم. اگر برای کنترل قضاوت در چنین وضعیتی دنبال کار راحتتر هستیم، میتوانیم درکل به تمامی افراد (زن یا مرد) طی هرماه به مدت یک هفته «حق بدهیم» ناراحت باشد. شاید هرکدام از ما نیاز داریم روزهایی را در طول یک ماه یا سال، تنها باشیم، خلوت کنیم، گریه کنیم، خسته شویم و درگیری فکری داشته باشیم.
مکاتبه، نظر، انتقاد و پیشنهاد در کانال تجربه مدیریت در ایتا